عاقل شدم , دوباره که دیوانه ات شوم
با پای خود شکار تو آمد سر کمند

جان می دهم برای تو چون شمع و وقت صبح
بر خویش دل نبندی و بر عشق دل ببند

این جان که در هوای تو از تن بدر نرفت
ساده ولی برای تو صد دل ز خویش کند

افتاده ام به پای تو چون خاک در رهت
مگذر ز من که خاک ز جایش شود بلند

در قلب و نبض من به میان است پای عشق
جان داده ام به خنده ات
آرام تر بخند .

#الهام_ملک_محمدی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وکیل پایه یک دادگستری اراک آموزشگاه زبان نامیرا شهرستان مرند بهترين و جديد ترين اخبار آريا تهران رزین کاتیونی فانوس دریایی sanat1 آموزش تخصصی کاشت ناخن آوا صداهایی که می شنویم تدریس آنلاین زبان ایتالیایی فقط در چهار ماه